خاندانی فرهنگیبازرگان تهرانی بودند که در ایران و عراق زاده شدند. آرمانشان گام برداشتن در راه خدمت به فرهنگ و تمدن ایرانزمین بود. حاج محسن نیای سوم در روزگار فتحعلیشاه قاجار جزو نخستین برپاکنندگان چاپخانه (چاپ سنگی) در ایران شد؛ محمدرضا نیای دوم در کنار تجارت کتابی برای ترغیب و تحریک مردم بر علیه انگلیس در یورش به عمان نوشت و علی، پدرِ آقابزرگ به هنگام بازرگانی، کتابی در تاریخ دخانیات نگاشت.
آقابزرگ و فرزندانش پیشۀ بازرگانی را کنار گذاردند و به زنده کردن میراث نوشتاری تمدن ایران و جهان اسلام پرداختند. آیتالله حاج شیخ آقابزرگ تهرانی به کتابشناسی و رجال شیعه پرداخت و دو دایرةالمعارف بزرگ در بیش از پنجاه جلد فراهم آورد. علینقی فرزند بزرگتر افزون بر کتابشناسی به فلسفه روی آورد و تئوریهایی در شناساندن اندیشههای گنوسیستی هندوایرانی و خاستگاه آن در میان اقوام آریایی، مطرح کرد. احمد، میراثدار راه پدر شد و فهرستنگاری پیشه کرد و در شمار برترین کتابشناسان بزرگ جهان قرارگرفت و میراث پارسینویسی را زنده کرد. محمدرضا ناکام و شهید خانواده در راهی گام برداشت تا بتواند گسترشدهندۀ فضای دگراندیشی و آزادنگری در کشور باشد، ولی در جوانی، جان در راه آن، از دست داد. محمدتقی اندیشمندی در علوم نوین شد و در رشتۀ راه و ساختمان با تخصص آب در شهرسازی، کتابهای مرجع نوشت که هنوز بیش از چهل سال رفرنس دانشجویان این رشته است.